نقد و بررسی
کتاب تکه هایی که من شدند پرتقالمعرفی کتاب تکه هایی که من شدند
«تکههایی که من شدند» نوشتهی رنه واتسون رمانی برای نوجوانان و داستان زندگی دختری به نام جید است. او تمام تلاشش را میکند تا با وجود فقر، نژادپرستی و دختر بودن در این دنیای بیرحم از پا نیفتد. جید، دانشآموزی دبیرستانی در یک محیط عمدتا سفیدپوست و مرفه است. او با چالشهای تبعیض نژادی و اقتصادی روبرو میشود و در تلاش است تا جایگاه خود را در این دنیا پیدا کند و بفهمد که چگونه میتواند با تکههای مختلفی که او را میسازند، کنار بیاید و هویت خود را شکل دهد.
جید، قهرمان و راوی داستان، دانشآموزی شانزده ساله و آمریکایی-آفریقاییتبار است که با بورسیه تحصیلی در یک مدرسه خصوصی عمدتا سفیدپوست در پورتلند، اورگن تحصیل میکند. او، ساکن محلهای فقیرنشین است و با بقیه بچههای مدرسه فرق دارد. جید با توجه به توصیههای مادرش میکوشد از همهی فرصتها استفاده کند. به این امید که فرصت تحصیل در خارج از کشور برای او فراهم شود. جید در کنار درسهای مدرسه زبان اسپانیایی میخواند و چند شاگرد خصوصی نیز دارد. به او پیشنهاد حضور در گروهی به نام «زنان برای زنان» داده میشود. در این برنامه فضایی برای دختران سیاهپوست فراهم میشود تا با قرارگرفتن در کنار مشاور مخصوص خودشان، بتوانند با دنیای بیرون ارتباط بیشتری برقرار کنند و فرصتهایی برای پیشرفت و بورسیهی تحصیلی برای آنها فراهم شود. مشاور جید زنی سیاهپوست است که به خاطر مشکلات شخصی در جلسات ابتدایی در حضور ندارد و دیرتر از زمان مورد انتظار، خودش را به جید میرساند. به همین دلیل جید از حضور در برنامهی «زنان برای زنان» پشیمان میشود و تصمیم میگیرد که انصراف بدهد. او تصمیمش را به مشاورش، ماکسین، میگوید. این گفتوگو آغازی برای ارتباطی متفاوت بین جید و ماکسین میشود که اشتراکاتی با هم دارند. تجربههای ماکسین شبیه به جید است.
جید به هنر کلاژ خیلی علاقه دارد. او همیشه تیترها و تصاویری را از روزنامهها و پوسترها یا کارتپستالها جدا میکند و آنها را به شکلی که دوست دارد کنار هم میچسباند. او سعی میکند از هر خاطره یا هر اتفاق مهم یک تصویر یا نشانه نگه دارد و قاب منحصربهفردش را بسازد. آثار جید موضوعات مختلفی را در برمیگیرد؛ از نژادپرستی، تا دستهای مادرش. گاهی هم در مورد خودش چیزی میسازد. این تکهها خود روایتی از زندگی و دغدغههای او هستند. جید عدالتطلب و آزادیخواه است. نگاه قضاوتگر سفیدپوستها آزارش میدهد. آنچه میخواهد، حقوق برابر است؛ چه در میزان دیده شدن و شنیده شدن، چه برای بورسیه یا کسب درآمد. اما پوست تیرهاش سادهترین اتفاقات روزمره را هم گاهی برای او سخت و دشوارمیکند. جسارت و شجاعت جید و بیتفاوت نبودن نسبت به شرایط موجود، به او کمک میکند تا آنچه آزارش میدهد، بیان کند و در حد توانش از سر راه بردارد. این ویژگی او در طول داستان باعث اتفاقاتی میشود که او پیش از این تجربه نکرده است. او معتقد است: «نباید منتظر فرصتها بمانم، بلکه باید فرصتها را برای خودم ایجاد کنم و از صدایم استفاده کنم تا دربارهی نیازها و خواستههایم حرف بزنم.» همین کار را هم میکند، او درنهایت برمیخیزد و حرفش را خودش میزند.
«تکههایی که من شدند» رمانی خواندنی با شخصیتی جذاب و جسور است که میتواند برای نوجوانان الهامبخش باشد.
جید، قهرمان و راوی داستان، دانشآموزی شانزده ساله و آمریکایی-آفریقاییتبار است که با بورسیه تحصیلی در یک مدرسه خصوصی عمدتا سفیدپوست در پورتلند، اورگن تحصیل میکند. او، ساکن محلهای فقیرنشین است و با بقیه بچههای مدرسه فرق دارد. جید با توجه به توصیههای مادرش میکوشد از همهی فرصتها استفاده کند. به این امید که فرصت تحصیل در خارج از کشور برای او فراهم شود. جید در کنار درسهای مدرسه زبان اسپانیایی میخواند و چند شاگرد خصوصی نیز دارد. به او پیشنهاد حضور در گروهی به نام «زنان برای زنان» داده میشود. در این برنامه فضایی برای دختران سیاهپوست فراهم میشود تا با قرارگرفتن در کنار مشاور مخصوص خودشان، بتوانند با دنیای بیرون ارتباط بیشتری برقرار کنند و فرصتهایی برای پیشرفت و بورسیهی تحصیلی برای آنها فراهم شود. مشاور جید زنی سیاهپوست است که به خاطر مشکلات شخصی در جلسات ابتدایی در حضور ندارد و دیرتر از زمان مورد انتظار، خودش را به جید میرساند. به همین دلیل جید از حضور در برنامهی «زنان برای زنان» پشیمان میشود و تصمیم میگیرد که انصراف بدهد. او تصمیمش را به مشاورش، ماکسین، میگوید. این گفتوگو آغازی برای ارتباطی متفاوت بین جید و ماکسین میشود که اشتراکاتی با هم دارند. تجربههای ماکسین شبیه به جید است.
جید به هنر کلاژ خیلی علاقه دارد. او همیشه تیترها و تصاویری را از روزنامهها و پوسترها یا کارتپستالها جدا میکند و آنها را به شکلی که دوست دارد کنار هم میچسباند. او سعی میکند از هر خاطره یا هر اتفاق مهم یک تصویر یا نشانه نگه دارد و قاب منحصربهفردش را بسازد. آثار جید موضوعات مختلفی را در برمیگیرد؛ از نژادپرستی، تا دستهای مادرش. گاهی هم در مورد خودش چیزی میسازد. این تکهها خود روایتی از زندگی و دغدغههای او هستند. جید عدالتطلب و آزادیخواه است. نگاه قضاوتگر سفیدپوستها آزارش میدهد. آنچه میخواهد، حقوق برابر است؛ چه در میزان دیده شدن و شنیده شدن، چه برای بورسیه یا کسب درآمد. اما پوست تیرهاش سادهترین اتفاقات روزمره را هم گاهی برای او سخت و دشوارمیکند. جسارت و شجاعت جید و بیتفاوت نبودن نسبت به شرایط موجود، به او کمک میکند تا آنچه آزارش میدهد، بیان کند و در حد توانش از سر راه بردارد. این ویژگی او در طول داستان باعث اتفاقاتی میشود که او پیش از این تجربه نکرده است. او معتقد است: «نباید منتظر فرصتها بمانم، بلکه باید فرصتها را برای خودم ایجاد کنم و از صدایم استفاده کنم تا دربارهی نیازها و خواستههایم حرف بزنم.» همین کار را هم میکند، او درنهایت برمیخیزد و حرفش را خودش میزند.
«تکههایی که من شدند» رمانی خواندنی با شخصیتی جذاب و جسور است که میتواند برای نوجوانان الهامبخش باشد.
0دیدگاه